کد مطلب:27868 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

حدیث دوازده جانشین












از جمله احادیث مهم و شایان تدبّر و توجّه درباره چاره اندیشی برای آینده امّت، احادیثی هستند كه تعداد جانشینان پیامبر خدا را مطرح می سازند. این احادیث كه فراوانْ نقل شده و با طرق مختلف و در نقل های گونه گون و صحیح آمده اند،[1] نشان می دهند كه خلفای پیامبر خدا دوازده نفرند. یكی از نقل ها چنین است:

این دین، برقرار می ماند تا این كه قیامت برپا شود و تا دوازده خلیفه بر شما فرمان برانند كه همگی آنان از قریش اند.[2].

و نقل دیگری از آن، بدین گونه است:

جابر بن سمره می گوید:با پدرم نزد پیامبرصلی الله علیه وآله بودم. شنیدم كه پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود:«پس از من، دوازده جانشین خواهند بود». سپس صدایش را آهسته كرد. به پدرم گفتم:آنچه آهسته فرمود، چه بود؟ گفت:پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود:«همگی از بنی هاشم اند».[3].

و در نقلی دیگر:

پس از من، دوازده نفر امیرند.[4].

با این گفته ها، پیامبر خدا چه چیزی را نشان داده است؟ آیا از واقعیّتی كه رخ خواهد داد، سخن گفته است، یا از حقیقتی كه باید باشد؟ آیا جانشینان خود را در آینه زمان، نشان داده است، یعنی هر آن كس را كه بر این مَسند تكیه می زند؟ یا بر این حقیقتْ تكیه كرده است كه دوازده نفرند، یعنی باید آنان باشند و نه جز آنان و تا فرجام روزگار، همین و بس؟

گویا تردید نباشد كه پیامبرصلی الله علیه وآله جانشین معرّفی می كند؛ یعنی كسانی را كه پای در جای پای او می نهند و همچون او بر مردمان، حكم می رانند و چنانچه بر مسند خلافتْ تكیه زنند، چون او خلافت را پیش خواهند برد. گو این كه كسانی كوشیده اند تا بر این كلام الهیِ پیامبر خدا، مصداق هایی بتراشند.[5] ابو جعفر بن محمّد بن سلامه اَزْدی طحاوی، بر این باور است كه مراد از جانشینان، معاویه و فرزندش یزید و... هستند.[6].

بر اساس این تفسیر، پیامبرصلی الله علیه وآله اینان را خلفای خود، معرّفی می كند كه مردم، سخن آنان را بشنوند و از آنان اطاعت كنند!... از یزید! از عبد الملك بن مروان! باید گفت:«كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَ هِهِمْ إِن یَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا؛[7] سخنی بزرگ از دهانشان بر می آید. جز دروغی نمی گویند».

چگونه می توان تصوّر كرد كه پیامبرصلی الله علیه وآله، پیام آور كرامت، شرف، آزادی، صداقت و قداست، برای خود، جانشینانی ستم پیشه، فسادگستر، تیره جان و جنایت پیشه معرّفی كند؟[8].

بدون هیچ تردیدی، اگر كسی اصل روایت را بپذیرد - كه چاره ای جز آن نیست -، باید به تفسیر شیعه اقرار كند كه اینان، علی علیه السلام و فرزندان او هستند؛ همان كسانی كه در برخی از روایاتِ پیامبر خدا، با اسم و به صراحت، یاد شده اند؛ چرا كه:

1. آنان دوازده نفر و شناخته شده اند، منطبق با حدیث.

2. ائمّه، از قریش اند و آنان نیز از قریش.

3. دیدیم كه ذیل برخی از روایت ها، جمله:«همگی از بنی هاشم اند» بود. آنان نیز چنین اند و همه از بنی هاشم. مؤیّد این حقیقت، كلام بلند علی علیه السلام است:

امامان، از قریش اند كه درخت آن را در خاندان بنی هاشم كِشته اند. دیگران، درخور آن نیستند و جز آنان، صلاحیّت امامت را ندارند.[9].

4. آنان از اهل بیت پیامبرند و در انطباق روشن با آنچه در صفحات پیشین آوردیم و متون بسیار آن، گزارش خواهد شد.

5. نام های آن بزرگواران، به دقّت، یاد شده است و چنان كه اشاره كردیم، دقیقاً با آنچه از امامان علیهم السلام در تفسیر این جمله آمده، منطبق است.

6. بر اساس روایات بسیار، پیامبر خدا، به تداوم امامت حضرت مهدی(عج) تا قبل از قیامت، تصریح كرده است؛ همو كه آخرین امام از سلسله دوازده گانه امامان شیعه است. برخی از این روایت ها چنین اند:

مهدی، از ما اهل بیت است. خدا، كار او را در شبی سامان می دهد.[10].

مهدی، از عترت (خانواده) من، از فرزندان فاطمه است.[11].

اگر از دنیا جز یك روز نمانده باشد، خدایعز و جل مردی از ما را بر می انگیزد تا آن را از عدالت، پر كند، همان گونه كه از ستم، پر شده است.[12].

قیامت، برپا نشود تا آن كه مردی از اهل بیتم كه همنام من است، پیشوا شود.[13].

امامانِ پس از من، دوازده نفرند كه نُه تن از نسل حسین اند و نهمین آنان، مهدیِ آنان است.[14].

اكنون، در این باره و در تكمیل و تعمیم سخن، نكات دیگری می آوریم:

نكته نخست. چنان كه اشاره كردیم، حدیث «دوازده جانشین» یا «دوازده امیر» به روایت جابر بن سمره، حدیثی مشهور با طرق مختلف و نقل های گونه گون است كه بیشترین كسانی كه آن را گزارش كرده اند، بر این باورند كه پیامبر خدا آن را در «حَجّة البلاغ» فرموده است.

جستجوی دقیق نقل های مختلف و گزارش های گونه گون، روشن می كند كه پیامبر خدا، این سخن را در دو مكان فرموده است:









  1. برای نمونه بنگرید:صحیح مسلم:1451/3 باب 33 (الناس تبع لقریش والخلافة فی قریش). نیز، ر. ك:المعجم الكبیر:199 - 195 /2 وص 232، اهل بیت در قرآن و حدیث:91/1 (بخش یكم، فصل پنجم)، إحقاق الحقّ:48 - 1/13.
  2. صحیح مسلم:1822/1453/3.
  3. ینابیع المودّة:4 290/3.
  4. سنن الترمذی:2223/501/4.
  5. ر. ك:الإمامة وأهل البیت:54/2 كه از این مصادیق، یاد كرده است.
  6. شرح العقیدة الطحاویّة:552، الإمامة وأهل البیت:56/2.
  7. كهف، آیه 5.
  8. ر. ك:الإمامة وأهل البیت:76 - 56/2 نگاشته محمّد بیومی مهران، از نویسندگان بزرگ اهل سنّت مصر و استاد دانشگاه اسكندریه كه جنایات معاویه، یزید، عبد الملك و... را بر اساس متون تاریخی، نمایانده و آن گاه این سؤال را در پیش دید خواننده نهاده است كه آیا با این همه، اینان خلفای پیامبرند؟!
  9. نهج البلاغة:خطبه 144.
  10. سنن ابن ماجة:4085/1367/2، مسند ابن حنبل:645/183/1.
  11. سنن أبی داود:4284/107/4. جالب توجّه است كه ابو داوود، روایت مورد بحث (اثنا عشر خلیفة) را در «كتاب المهدیّ» آورده است.
  12. مسند ابن حنبل:773/213/1، سنن أبی داود:4283/107/4.
  13. مسند ابن حنبل:3571/10/2، مسند البزّار:1832/225/5.
  14. كفایة الأثر:23.